کد خبر: 12003
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۵
فرزند چندقلو

پیام خانواده- برخی از کشورها برای معکوس‌کردن نرخ کاهش زاد و ولد از روش‌های مختلفی از جمله پرداخت پول به مردم و درخواست‌های میهن‌پرستانه استفاده کرده‌اند اما چرا راهکارهای آنها کارساز نبوده است؟

تایوان با هدف ترغیب شهروندانش به داشتن فرزندان بیشتر، بیش از سه میلیارد دلار هزینه کرده است. این کشور پس از چند دهه نرخ نزولی فرزندآوری سرانجام در سال ۲۰۰۹ طرح‌های تشویقی جدیدی از جمله ۶ ماه مرخصی با حقوق زایمان برای والدین در نظر گرفت. دولت تایوان همچنین کمک‌های مالی و معافیت‌های مالیاتی برای والدین معرفی کرده و در مراکز نگهداری و مراقبتی کودکان سرمایه‌گذاری بیشتری انجام داده است.

قانون‌گذاران کنونی و نامزدهای انتخاباتی با کنار گذاشتن رویکردهای متعارف، خلاقیت بیشتری در این باره به خرج داده و برای ترغیب جوان‌ها به آشنایی و جفت‌وجور شدن، مراسم و رویدادهایی برگزار کرده‌اند. «تری گو» نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال آینده تایوان حتی پیشنهاد کرده به والدینی که بچه‌دار می‌شوند یک حیوان خانگی رایگان داده شود. وی گفته، اگر در آینده نرخ زاد و ولد نداشته باشیم چه کسی از دوستان پشمالوی ما (حیوانات خانگی) نگهداری خواهد کرد؟ بنابراین، من این دو موضوع را در کنار هم گذاشته‌ام.

نرخ زاد و ولد در آمریکا از زمان رکود بزرگ سیر نزولی داشته و در فاصله سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۲۲ تقریبا ۲۳ درصد کاهش داشته است

دنیا در مسیر نزولی زاد و ولد
تاریخ نشان می‌دهد هیچ‌یک از این موارد کارساز نخواهد بود. مهم نیست که دولت‌ها برای ترغیب مردم به زاد و ولد چه کارهایی انجام می‌دهند، مساله این است که مردم سراسر دنیا زاد و ولد کمتر و کمتری دارند.

نرخ زاد و ولد در آمریکا از زمان رکود بزرگ سیر نزولی داشته و در فاصله سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۲۲ تقریبا ۲۳ درصد کاهش داشته است. امروزه هر زن آمریکایی به طور متوسط حدود ۱.۶ بچه دارد که از «نرخ جایگزینیِ» ۲.۱ کودک (به ازای هر زن) برای حفظ ثبات رشد جمعیت بسیار پایین‌تر است؛ آن هم در حالی که در سال ۱۹۵۰ به ازای هر زن آمریکایی سه کودک وجود داشت.

در ایتالیا در برابر هر هفت کودکی که به دنیا می‌آیند ۱۲ نفر می‌می‌رند. در کره‌جنوبی، به ازای هر زن ۰.۸۱ کودک وجود دارد. در چین، پس از چند دهه سیاست سختگیرانه تک‌فرزندی، جمعیت این کشور برای نخستین‌بار پس از دهه ۱۹۶۰ کاهش داشته؛ تایوان نیز نرخ زاد و ولد ۰.۸۷ درصد است.

کاهش نرخ رشد جمعیت، قانونگذاران و مفسران را نگران کرده است و در حالی که اقتصاد کشورها با کمبود نیروی کار جوان و افزایش مالیات‌ها مواجه هستند، رسانه‌ها درباره «بحران جمعیتی» و «کمبود شدید جمعیت» تیتر زده و هشدار داده‌اند.

ناکامی کشورها در تشویق به زاد و ولد
رهبران دنیا به منظور مقابله با این وضعیت روش‌های مختلفی از قبیل برنامه‌های سخاوتمندانه رفاه و تامین اجتماعی را آزموده‌اند اما این راهکارها دستاوردهای نسبتا اندکی داشته‌اند.

«ترنت مک‌نامارا» استاد تاریخ در «دانشگاه ای.اند.ام تگزاس» که درباره نرخ باروری مقاله نوشته است، به تارنمای ووکس گفت: حتی ثروتمندترین، باهوش‌ترین و متعهدترین دولت‌ها در تلاش برای یافتن سیاست‌هایی که باعث افزایش پایدار در باروری می‌شوند، با مشکل مواجه بوده‌اند. به نظرم، اگر چنین سیاست‌هایی قابل کشف بود، تاکنون کسی آنها را کشف کرده بود.

ناکامی ده‌ها سیاست پرهزینه برای تشویق مردم به افزایش زاد و ولد، سیاستگذاران و ناظران با این پرسش روبرو کرده است که آیا دولت‌ها راهی برای راضی کردن مردم به داشتن فرزندان بیشتر دارند یا خیر؟ اگر چنین راهی وجود ندارد پس قانون‌گذاران چگونه می‌توانند به جوامع کمک کنند تا خود را با تغییر جمعیتی در دنیا وفق دهند؟

اقدامات سیاستمداران برای متقاعد کردن مردم به فرزندآوری
کاهش نرخ زاد و ولد به نوعی داستانی درباره موفقیت است زیرا این مساله نتیجه آن است که جوانان به ویژه زنان نسبت به گذشته انتخاب‌ها و آزادی‌های بیشتری دارند. به طور نمونه، زنان نسبت به دهه‌های گذشته امکانات بهتری برای کنترل باروری خود دارند. با این حال، کاهش باروری، موجب بروز نگرانی‌هایی در سراسر دنیا شده و رهبران را چشم‌انداز پیر شدن و کاهش رشد جمعیت مواجه کرده است.

کاهش فرزندآوری پیامدهای جدی بر عملکرد خانواده‌ها و جوامع دارد. برای نمونه در سال ۲۰۱۰ بیش از هفت عضو خانواده برای هر فرد بالای ۸۰ سال وجود داشت. این رقم تا سال ۲۰۳۰ به چهار نفر کاهش پیدا می‌کند.

پیر شدن جمعیت به معنای آن است که در صنایع کلیدی، کمبود کارگر وجود خواهد داشت و افراد کمتری هستند که هزینه برنامه‌هایی مانند بیمه اجتماعی را تامین می‌کنند.

این چشم‌اندازها باعث ایجاد وحشت در میان محافظه‌کارانی شده است که در پرداختن به این موضوع، لحنی اخلاق‌گرایانه و گاهی بیگانه‌هراسانه به کار می‌گیرند. «جی.دی ونس» سناتور جمهوری‌خواه ایالت اوهایو درباره خطرات رشد جناح «چپ بدون فرزند» و متزلزل شدن بنیان «خانواده آمریکایی» هشدار داده است.

در چین نیز مقام‌های حزب مردسالار کمونیست به‌تازگی در جلسه‌ای درباره زنان از صحبت در خصوص برابری جنسیتی امتناع کرده و به جای آن از زنان خواستند تا «نگرش درستی در مورد ازدواج، عشق، فرزندآوری و خانواده اتخاذ کنند.»

«ویکتور اوربان» نخست‌وزیر مجارستان نیز از شهروندان این کشور خواسته به جای افزایش جمعیت از طریق پذیرش مهاجر، فرزندآوری کنند. او گفته: ورود مهاجر یعنی تسلیم شدن ما. اما نگرانی‌ها درباره فراتر از لفاظی‌های سیاستمداران راستگراست. دولت‌هایی مانند تایوان میلیاردها دلار خرج کرده و از روش‌های تشویقی زیادی برای متقاعد کردن به بچه‌دار شدن استفاده کرده‌اند و حتی می‌توان گفت به نوعی به آنها رشوه داده‌اند.

«فیلیپ کوهن» استاد جامعه‌شناسی در دانشگاه مریلند می‌گوید، بسیاری از کشورهای اروپایی که در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ کاهش نرخ باروری را تجربه کردند سیاست‌های حمایت از خانواده مانند مرخصی با حقوق برای والدین اتخاذ کرده و از برنامه‌های دولتی نگهداری از کودکان حمایت کردند و یا ترکیبی از هر دو روش را به اجرا گذاشتند.

اتریش مرخصی زایمان مادران را به دو سال و نیم افزایش داد. آلمان نیز سرمایه‌گذاری در سرویس‌های نگهداری و آموزش زودهنگام را افزایش داد. این کشور در سال ۲۰۱۳ تصویب کرد هر کودک بالای یک سال می‌تواند در مهدکودک‌های دولتی حضور داشته باشد. سایر کشورها پرداخت مستقیم پول به والدین را امتحان کرده‌اند؛ روسیه به خانواده‌هایی که بیش از دو کودک داشته باشند حدود هفت هزار دلار می‌دهد. ایتالیا و یونان هم «پاداش نوزادی» به والدین داده‌اند. مجارستان در سال ۲۰۱۹ پرداخت وام ۳۰ هزار دلاری به زوج‌های جوان را آغاز کرد. بر اساس این طرح، اگر این زوج‌ها صاحب سه فرزند شوند وام آنها بخشیده می‌شود.

کارزارهای آموزش دولتی افزایش قابل توجهی داشته و در آنها از مردم خواسته شده فرزندآوری کنند. تاکنون بسیاری از کشورها محترمانه از مردم خواسته‌اند زاد و ولد کنند و یا اینکه تلاش کرده‌اند با پرداخت پول آنها را راضی به این کار کنند. اما اگر چنین اقداماتی کارساز نبوده باشد دولت‌ها به ویژه رژیم‌های خودکامه، از گزینه‌های محدودساز استفاده کرده‌اند. در ایالات متحده، ممنوعیت سقط جنین به صراحت به عنوان اقدامی در راستای افزایش جمعیت ترویج نشده اما برخی معتقدند هدف از این ممنوعیت کمک به بالا رفتن نرخ زاد و ولد است.

افزایش مرخصی زایمان در اتریش به دو سال و نیم، افزایش سرمایه‌گذاری آلمان در سرویس‌های نگهداری و آموزش زودهنگام و پرداخت ۷ هزار دلار به خانواده‌های بالای ۲ فرزند در روسیه، از جمله اقدامات کشورها برای افزایش جمعیت است

«مایک جانسون» رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، کاهش نرخ فرزندآوری و تغییرات جمعیتی را با سقط جنین مرتبط دانسته و استدلال کرده حکم پرونده «رو در برابر وید» عامل کمبود نیروی کار در آمریکاست. دیوان عالی آمریکا سال ۱۹۷۳(۱۳۵۱) با صدور حکمی، حق زنان برای سقط جنین را به رسمیت ‌می‌شناخت. جانسون در جلسه استماعی در یکی از کمیته‌های مجلس نمایندگان گفت: همه ما برای تامین هزینه‌های پایه‌ای بیمه تامین اجتماعی، بیمه درمانی «میدکر» و برنامه بهداشتی و درمانی «مدیکید» برای اقشار کم‌درآمد با مشکل دست‌وپنجه نرم می‌کنیم. اگر ما همه آن کارگران خوش‌بنیه و آماده به کار را در اقتصاد داشتیم اکنون این چنین سرنگون نشده بودیم.

برخی در چین نگرانند که توصیه به زنان برای دست کشیدن از کار و بچه‌دار شدن می‌تواند همچون تنبیه برای زنانی تلقی شود که از این رویکرد پیروی نمی‌کنند. «فوبینگ سو» استاد علوم سیاسی در کالج «واسار» به نیویورک تایمز گفت: اگر حزب می‌توانست بدن زنان و حقوق فرزندآوری را قربانی سیاست تک فرزندی خود کند، می‌توانست دوباره اراده خود را بر زنان تحمیل کند.

چرا راضی کردن مردم به فرزندآوری دشوار است؟
تلاش‌های دولت‌ها، از وام گرفته تا سخنرانی درباره ارزش‌های سنتی، عموما تاثیر چندانی بر فرزندآوری مردم نداشته است. «آلیسیون گمیل» استاد جمعیت و خانواده در دانشگاه جان هاپکینز می‌گوید این تلاش‌ها ممکن است زمان زاد و ولد را تغییر دهد اما «در نهایت تاثیر چندانی بر تعداد فرزندانی که افراد ممکن است به دنیا بیاورند، ندارد.»

یکی از دلایل ممکن است این باشد که تصمیم‌های مربوط به فرزندآوری تحت تاثیر عوامل اجتماعی بزرگ‌تری قرار می‌گیرند که خارج از محدوده سیاست‌های دولت هستند؛ به طور مثال افزایش انتخاب‌های مردم در مورد شیوه گذراندن زندگی‌شان. به گفته «کوهن» استاد جامعه شناسی، با افزایش بهره‌وری تحصیلی و اقتصادی در طول زمان، «هزینه فرصتِ» داشتن فرزند نیز افزایش یافته است. وی افزود: مردم، به ویژه زنان، کارهای پرسودتری برای انجام دادن دارند.

کارزارهای خدمات عمومی و رویدادهای مجردها که توسط دولت تامین مالی می‌شوند، معمولا با تردید نگریسته می‌شوند. به نوشته لس‌آنجلس تایمز، سه رویداد زوج‌یابی که از سال ۲۰۱۹ در شهر «تاینان» تایوان برگزار شده، به حتی یک ازدواج منجر نشده است، چه برسد به تولد حتی یک بچه.

در عین حال، در آمریکا لفاظی و ترغیب مردم به فرزندآوری بیشتر، ممکن است کاری بیهوده باشد زیرا این کشور تاریخ نژادپرستی دارد که در آن مادرانگیِ سفیدپوستان ستایش شده و باروری زنان سیاهپوست مذموم و مشکوک تلقی شده، تا جایی که زنان سیاهپوست به اجبار عقیم شده‌اند.
در کشوری که زنان سیاهپوست سه برابر بیشتر از زنان سفیدپوست هنگام زایمان جان خود را از دست می‌دهند، غیرممکن است پس از فراخوان مردم به افزایش زاد و ولد کسی نپرسد که هدف واقعی این درخواست‌ها چه کسانی است.

«رجینا دیویس ماس» رئیس سازمان غیرانتفاعی «دستور کار ملی عدالت سازنده برای زنان سیاهپوست» می‌گوید، وقتی چنین درخواست‌هایی برای افزایش فرزندآوری مطرح می‌شود زنان سیاهپوست همواره متوجه می‌شود که خطاب این فراخوان‌ها به آنها نیست. در واقع، زنان سیاهپوست تحصیل‌کرده دانشگاهی در ایالات متحده فرزندان کمتری نسبت به همتایان سفیدپوست خود دارند. گمانه‌زنی محققان نشان می‌دهد نگرانی‌ها در مورد مرگ‌ومیر مادران می‌تواند یکی از دلایل آن باشد.

نگرانی از آینده ممکن است یکی دیگر از عوامل کاهش نرخ زاد و ولد در دنیا باشد. «جسیکا نیسن» پژوهشگر خانواده در دانشگاه «تورکو» فنلاند معتقد است: جوانان در جهانی زندگی می‌کنند که بحران‌ها مختلفی از شاخصه‌های آن است؛ از جنگ گرفته تا تغییرات آب‌وهوایی و زوال هنجارهای دموکراتیک در آمریکا و سایر کشورها.

فقدان سیاست‌های حمایت از خانواده مانند مرخصی استحقاقی و اختصاص یارانه به فرزندپروری در کاهش زاد و ولد در آمریکا موثر بوده است. شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد برخی از مردم، کمتر از تعدادی که می‌خواهند، فرزند دارند. نزدیک به یک چهارم از شرکت‌کنندگان در یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۸ اعلام کردند بچه‌های کمتری نسبت به آنچه در حالت ایده‌آل دوست دارند، داشتند یا قصد دارند داشته باشند.

وقتی از مردم می‌پرسید چرا به تعدادی که می‌خواهد فرزند ندارد، دلایل اقتصادی را مطرح می‌کنند۶۴ درصد این افراد گفتند هزینه نگهداری و بزرگ کردن بچه یکی از دلایل این موضوع است. هزینه‌های بالای پرورش کودک، مسکن، دانشگاه و چیزهای دیگر در سراسر دنیا یک دغدغه است و کره‌جنوبی و چین در صدر فهرست گران‌ترین کشورها برای پرورش کودکان قرار دارند. گمیل گفت: وقتی از مردم می‌پرسید چرا به تعدادی که می‌خواهد فرزند ندارد، دلایل اقتصادی را مطرح می‌کنند.

حتی در کشورهایی مانند سوئد و نروژ که به مرخصی سخاوتمندانه به والدین و سایر حمایت‌ها شهرت جهانی یافته‌اند، نرخ باروری شروع به کاهش کرده است. این کشورها نسبت به برخی از همسایگان خود نرخ فرزندآوری بالاتری دارند و احتمال می‌رود بدون سیاست‌های مراقبتی برای کودکان و مرخصی باحقوق به والدین، کاهش نرخ باروری آنها شدیدتر باشد.

همچنین این احتمال وجود دارد که شهروندان کشورهای شمال اروپا به جای چشم‌پوشی کامل از فرزندآوری، آن را به تاخیر اندازند و سپس نرخ زاد و ولد بار دیگر افزایش یابد. با این حال، بسیاری از کارشناسان به ووکس گفتند، زمان هرگز به دوره‌ای که مردم در بیست و چند سالگی تعداد زیادی فرزند داشتند، باز نخواهد گشت.

از نظر بسیاری از کارشناسان، زمان هرگز به دوره‌ای که مردم در بیست و چند سالگی تعداد زیادی فرزند داشتند، باز نخواهد گشت

سیاست‌های کمک به تشکیل خانواده
این وضعیت سیاستگذاران را با این پرسش روبرو کرده که چه کاری می‌توانند انجام دهند. نظر بسیاری از کارشناسان این است که هیچ کاری نمی‌توان کرد.
کوهن می‌گوید: من از اساس با این موضوع مخالفم که نرخ موالید به هدفی برای سیاستگذاری تبدیل شود. هر کاری که برای تاثیرگذاری بر این نرخ انجام دهید به احتمال بسیار زیاد عوارضی جانبی خواهد داشت و فواید این اقدامات احتمالا بسیار اندک بوده و در طولانی‌مدت به دست خواهند آمد.

کارشناسان می‌گویند سیاستگذاران به جای تلاش برای افزایش نرخ زاد و ولد باید تمرکز خود را به سیاست‌هایی معطوف کنند که به مردم اجازه می‌دهد خانواده‌های مورد نظرشان را، فارغ از تعداد نفرات آن، تشکیل دهند. گمیل می‌گوید: ما باید روی مردم و موفقیت‌هایشان سرمایه‌گذاری کنیم. این رویکرد در آمریکا به معنای بهبود دسترسی مردم به مشاغل با کیفیت، مرخصی استحقاقی، مراقبت و نگهداری از کودکان و حمایت از گذار خانواده‌ها به مقام والدگری است.

ماس نیز می‌گوید: سیاست عادلانه خانواده در آمریکا شامل سرمایه‌گذاری در خدمات بهداشتی برای تولد سیاهپوستان از جمله سلامت روانی مادران و «دسترسی به خدمات‌دهندگانی است که ما (سیاهپوستان) را دوست دارند.» هرگونه بحث و گفت‌وگو درباره نرخ باروری و تولد، نیازمند تامین امنیت کودکان از قبیل خشونت‌های نژادپرستانه و افزایش قتل‌های مسلحانه است. ماس تاکید دارد: باید بتوانیم فرزندان خود را در محیطی امن و سالم پرورش دهیم.

کارشناسان بر این باورند اصلاح سیاست‌های خانواده شاید به رشد قابل توجه نرخ تولد که برخی انتظارش را دارند، منجر نشود. از این رو، شاید کشورها مجبور شوند خود را از نظر اقتصادی و اجتماعی با یک جمعیت پیر وفق دهند.

ممکن است آنها به این نتیجه برسند که کوچک‌شدن خانواده‌ها الزاما مساله بدی نیست. «وانگ فنگ» استاد جامعه‌شناسی دانشگاه «یو.سی آیروین» در نیویورک تایمز نوشت، نرخ فرزندآوری پایین در سراسر دنیا ممکن است تخریب محیط زیست، رقابت برای منابع و حتی مناقشه‌های جهانی را کاهش دهد. همچنین کاهش نرخ باروری لزوما یک وضعیت دائمی نیست.

«مک‌ نامارا» استاد دانشگاه تگزاس ای.اند.ام می‌گوید: انفجار جمعیت که در دهه ۱۹۴۰ رخ داد «همگان را غافلگیر کرد. حتی طرفداران رشد جمعیت صفر نیز برآمدن این دوره را دیدند. امروز هم کسی نمی‌داند که چرا آن دوره پیش آمد و چرا طولانی بود.» به گفته وی، همانگونه که کسی آن را پیش‌بینی نکرده بود، کاملا متحمل است که یک انفجار جمعیتی دیگر در آمریکا رخ دهد.

حتی این امکان وجود دارد قانونگذاران به طور غیرمستقیم شرایطی ایجاد کنند که مردم نسبت به داشتن فرزند احساس خوش‌بینی پیدا کنند. بسیاری از کشورهای پردرآمد از جمله آمریکا در اوایل سال ۲۰۲۱ و در دوره همه‌گیری کرونا، فرزندآوری را به تاخیر انداخته یا از آن منصرف شدند اما معدودی از کشورها از جمله نروژ و فنلاند شاهد افزایش یکباره نرخ زاد و ولد بودند.

«وانگ فنگ» استاد جامعه‌شناسی: نرخ فرزندآوری پایین در سراسر دنیا ممکن است تخریب محیط زیست، رقابت برای منابع و حتی مناقشه‌های جهانی را کاهش دهد
به گفته نیسن، این کشورها به طور مشخص نرخ بالای مرگ‌ومیر و عفونت نداشتند و کارکنان دارای تحصیلات بالا به دلیل داشتن زمان فراغت بیشتر و دورکاری، کمترین تاثیر را از کرونا دیدند. همچنین یک عامل احتمالی دیگر این بود که در کشوری مانند فنلاند، مردم به دولت خود اعتماد بالایی دارند. این اعتماد باعث شد بلاتکلیفی و ابهام مردم در مورد کرونا کاهش یافته و در زمینه بزرگ‌تر کردن خانواده خود احساس امنیت کنند.

قانونگذاری در مورد اعتماد کاری دشوار بوده اما بعید است ناشی از سیاست‌های سرکوبگرانه یا رویکردهایی باشد که به دنبال زایل کردن پیشرفت‌های اقتصادی و اجتماعی زنان باشد. شاید بهتر باشد قانونگذاران بپذیرند که نمی‌توانند تعداد فرزندان مردم را کنترل کنند. کوهن گفت: بهتر است آنها به مردم کمک کنند نیازهایشان را تامین کنند و خود آنها تصمیم‌گیری‌هایشان را انجام دهند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 5 =